موی سفید
برخی از مردم موی سفید را دوست دارند اما راستش را بخواهید من موی سفید را در خانم ها نمی پسندم. بر این باورم که چهره زن را پیرتر از آن چه که هست نشان می دهد و این موضوع با احساس درونی بسیاری از بانوان سازگاری ندارد. حتی از موی سفید بدتر، موی خاکستری است که از مشاهده آن نوعی احساس دلمردگی به انسان دست می دهد. خوشبختانه امروز رنگ کردن مو درمیان بانوان امری ساده و متداول است و بخشی از آرایش آنان به شمار می رود. در حالی که در گذشته چنین نبود. همین که خانمی موهایش را رنگ می کرد خانم های دیگر پشت سرش به غیبت می نشستند و هیاهو به راه می انداختند با یکدیگر پچ پچ می کردند «آیا فکر می کنی فلانی موهایش را رنگ می کند؟» این پرسش را با چنان لحن مشمئز کننده ای بیان می کردند که انگار آن زن مرتکب بدترین گناه شده بود.
بیشتر بانوان از بابت رنگ کردن موی خود با مشکلی روبه رو نیستند. اما تعدادی از آنها نیز به همه رنگها و سایه رنگها حساسیت دارند. باید اعتراف کنم که من هم یکی از این زنان هستم یادم می آید سالها قبل یک روز هوس کردم کمی رنگ خاکستری به موهای شقیقه ام بمالم. واقعیت آن بود که به یک جلسه ادبی دعوت شده بودم. شرکت کنندگان در این جلسه همگی افراد تحصیلکرده ای بودند که از لحاظ سنی با من تفاوت داشتند. من به خیال خود می خواستم از این تفاوت سنی بکاهم و خود را قدری مسن تر از آن چه که بودم نشان دهم. ناگزیر به یک آرایشگاه مراجعه کردم. در آن روزها تست کردن رنگ مو مانند امروز معمول نبود. اما حالا همه آرایشگرها قبل از گذاشتن رنگ ، رنگ مو را بر روی پوست مشتریان خود آزمایش می کنند.
در گذشته، زمانی که هنوز خانم ها خودشان رنگ کردن مو را فرا نگرفته بودند به آرایشگاه مراجعه می کردند و آرایشگر اندکی از مخلوط رنگ مو را به پشت گوش آنان می مالید. 24 ساعت صبر می کردند سپس دوباره به آرایشگاه مراجعه می کردند اگر به رنگ حساسیت داشتند آن نقطه از پشت گوششان ملتهب می شد و درمی یافتند که نباید از آن رنگ استفاده کنند. چون معمولاً تعداد انگشت شماری از بانوان از چنین حساسیتی برخوردارند گاهی مراکز زیبایی به خودشان زحمت تست کردن نمی دهند. روزی همین بلا بر سر من آمد. آن روز آرایشگر رنگ خاکستری مورد نظرم را به شقیقه هایم مالید. من هم خوشحال و خندان به خانه آمدم. اما خدا روز بد نیاورد. یکی دو روز بعد همه سر و صورتم متورم شد. قیافه ترسناکی پیدا کردم. با عجله به یکی از دوستانم که دکتر پوست بود مراجعه کردم که با تجویز آمپولی نجاتم داد. می گفتند اگر سم وارد دستگاه گردش خونم شده بود کارم ساخته بود تا هفته بعد به اجبار در خانه ماندم و حسرت شرکت در جلسه ادبی به دلم ماند مرتب سرم را با پارچه مرطوب کمپرس کردم تا آن که به تدریج وضع کله ام بهتر شد و دوباره از شکل کدو حلوایی به شکل طبیعی خود درآمد.
این حادثه مرا به فکر فرو برد و نگرانی جدیدی سراسر وجودم را فرا گرفت. تکلیف من در آینده چه بود؟ نمی توانستم موهایم را رنگ کنم و تارهای خاکستری را که با گذشت زمان پیدا شده بود بپوشانم؟ همیشه این ترس در من وجود داشت زمانی که نخستین تارهای سفید مو در سرم ظاهر شد به فکر افتادم که به کمک یک موچین دانه دانه آنها را بیرون بکشم اما به زودی دریافتم این کا رعملی نیست مبارزه ای را آغاز کرده بودم که بازنده نهایی خود من بودم بنابراین می بایستی روش های دیگر را آزمایش می کردم.
رنگهای طبیعی
بیش از یکصد سال پیش قبل از آن که رنگهای تجارتی اختراع شود خانم های آن زمان برای پوشاندن موهای سفید روش های درمانی گوناگون به کار می بردند که از آن جمله می توان از روغن نهنگ یا روغن خرس نام برد. در قرن نوزدهم تهیه روغن خرس دشوار شد به طوری که کتابهای زیبایی قدیم به خوانندگان خود هشدار دادند که روغنهای تقلبی وارد بازار شده است. و مراقب باشند آن چه به نام روغن خرس فروخته می شود ممکن است واقعی نباشد.
به طور طبیعی خانم های آن زمان روغن خرس را فراموش کردند و به سوی مواد طبیعی دیگر روی آوردند. یکی از این روشها استفاده از نمک سنگ بود. دو قاشق مرباخوری نمک سنگ را درون یک لیتر آب جوش می ریختند و پس از سرد شدن به کار می بردند.
یک روش دیگر که زنان قدیم برای پوشاندن موهای سفید خود به کار می برند استفاده از آبی بود که سیب زمینی ها را با پوست درون آن پخته بودند. گفته می شد که این آب رنگ طبیعی بی ضرر و سریع برای مو و ابرو می باشد.
روش مشابه دیگری که برای تیره کردن مو به کار می رفت روشی است که دستور آن از مادربزرگ یکی از دوستانم برجای مانده است. اما از تاثیر آن اطلاعی ندارم دوستم می گفت :
– مادر بزرگم سیب زمینی ها را پوست گرفته، پوست آنها را می جوشاند سپس آب آن را صاف می کرد. شانه سر خود را که دندانه های ریزی داشت به درون این آب فرو می برد و آن را به لابه لای موهای خود ( در بخش هایی که موی سفید روییده بود) می کشید. اگر با نخستین کوشش نتیجه رضایتبخش نمی گرفت این حرکت را تکرار می کرد و این بار برای مالیدن آب پوست سیب زمینی به موها از یک اسفنج استفاده می کرد. وقتی این مرحله از کار تمام می شد به حیاط خانه می رفت و موی خود را درمعرض نور خورشید قرار می داد. وی بر این باور بود که آفتاب موهایش را تیره تر خواهد کرد و به رنگ مو ثبات خواهد بخشید. هنگام کار پارچه ای دور گردنش می انداخت تا مانع از چکیدن این مایع بر روی لباس شود. هرگاه این مایع بر روی پیشانی و گردنش می چکید فوری آن را پاک می کرد زیرا آب پوست سیب زمینی لکه ای ماندگار برجای می گذاشت.
این مطلب برخلاف آنچه که به نظر می رسند آن قدر ها هم چرند نیستند . تصور می کنم مواد معدنی موجود در پوست سیب زمینی از چنین خواصی برخوردار باشند.
دو نسخه دیگر
دو نسخه دیگر نیز از منابع گوناگون به دست آورده ام که گفته می شود رنگ اصلی مو را به آن بر می گرداند. ضمناً برای پوست سر نیز نافع است. یکی از این نسخه ها که بسیار ساده و آسان است به این شرح است :
یک قاشق چایخوری کربنات آمونیاک (کربنات آمونیوم ) را با 3.5 لیوان آب مخلوط کنید و مو را در آن بشویید.
نسخه دیگر به شرح زیر است :
تنتور استات آهن 28 گرم
(Tincture of acetate of iron)
آب 1.5 فنجان
گلیسیرین 14 گرم
ترکیب سولفور با پتاسیم 10 گرم
(Sulphuret of Potassium)
مواد نامبرده را خوب مخلوط کنید درون شیشه ای بریزید. در شیشه را باز بگذارید. هر روز مقدار کمی از آن را به موهایتان بمالید.به طوری که در این نسخه آمده است «پتاسیم» بوی نامطبوعی دارد. بهتر است برای خوشبو کردن آن چند قطره عطر گل به محلول اضافه کنید.
درباره هر یک از این دو نسخه نمی توانم تضمینی بسپارم. زیرا از نتیجه آنها بی اطلاعم. راستش کسی را هم نیافتم که آنها را آزمایش کرده باشد.
بهترین تیره کننده مو
و بالاخره یکی از معروفترین مواد تیره کننده مو چای «مریم گلی» است. آن را در آب خیسانده به مو بگذارید. استفاده از مریم گلی –گذشته از رنگهای گیاهی –احتمالاً متداول ترین روش بی ضرری بود که بیشتر بانوان در روزگاران گذشته برای رنگ کردن موهای سفید خود به کار می بردند بی آن که حساسیتی به پوست آنها بدهد. باید اضافه کنم که در زمان قدیم خانم ها یواشکی و دور از چشم دیگران به چاره جویی درباره تارهای سفید موی خود برمی آمدند. اما امروزه زمانه عوض شده و هیچ خانمی ناگزیر از داشتن موی سفید نیست مگر آن که خود تمایلی به این کار داشته باشد.
گردآوری و تنظیم : نایس کلوب
برگرفته از کتاب زن و زیبایی نوشته دبورا راتلج ترجمه سیروس گنجوی